وضعیت حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت در افغانستان (۱۳۹۹)
وضعیت حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت در افغانستان (۱۳۹۹)
خلاصه گزارش وضعیت حقوق بشری افراد دارای معلولیت در افغانستان (۲۰۲۰)
معلومات آماری این تحقیق براساس سروِی بنیاد آسیا (Asia Foundation)، افزون بر دیتابیس اداره قضیۀ کمیسیون، که در آن به ۱۵۶ قضیه استناد گردیده، بهوسیلۀ تحقیق میدانی، که در آن ۱۵۰۴ تن از اشخاص دارای معلولیت در ۲۲ ولایت کشور، شرکت داشتند، بهدست آمده است. از میان افراد شامل تحقیق میدانی، ۱۱۹۲ تن (۷۹.۳٪) آنان مرد و ۳۱۰ تن (۲۰.۶٪) زن بودهاند. هویت جنسیتی ۲ تن (۰.۱٪) از اشتراک کنندگان این تحقیق، ثبت نگردیده است.
بر اساس یافتههای این تحقیق، ۱۳.۹٪ کل جمعیت کشور، یعنی ۴۴۷۵۸۰۰ نفر، افراد دارای معلولیت میباشند. این رقم در سال ۱۳۸۴ به ۲.۷٪ کل جمعیت کشور میرسید؛ بنابراین در جریان ۱۴ سال تعداد اشخاص دارای معلولیت ۱۱.۲٪ افزایشیافته است.
نوع معلولیت
یافتههای این تحقیق نشان داده است که، از میان ۱۵۰۴ پرسششونده، ۱۰۴۲ تن (۶۹.۳٪) دارای معلولیت فیزیکی از نوع نقص عضو، ۲۹۴ تن (۱۹.۵٪) معلولیت حسی فیزیکی، ۴۲ تن (۲.۸٪) معلولیتهای بیولوژیکی و متابولیسمی، مثل بیماریها و یا عارضه های شکر، دیابت، فشارخون، صرع، مهرگی و اوتیسم، ۶۸ تن (۴.۵٪) معلولیت ذهنی و روانی بودهاند. ۵۸ تن (۳.۹٪) دیگر نیز دارای معلولیت مضاعف بودهاند؛ بدان معنا که دو یا بیش از دو نوع معلولیت داشتهاند.
از میان مصاحبهشوندگان دارای معلولیت حسی فیزیکی، ۱۷۸ تن (۶۰.۵٪) معلولیت بینایی، ۱۰۶ تن (۳۶.۱٪) معلولیت شنوایی و ۱۰ تن دیگر (۳.۴٪) معلولیت گفتاری داشتهاند.
عوامل معلولیت
علت معلولیت ۶۲۷ تن (۴۱.۷٪) از مصاحبهشوندگان، جنگ و ماینهای کنار جاده بوده است. همچنین ۱۸ تن (۱.۲٪) درنتیجۀ مصرف خودسرانۀ دارو، ۲۹ تن (۱.۹٪) به اثر حوادث ترافیکی، ۷۲ تن (۴.۸٪) به اثر عدم رعایت تدابیر ایمنی در محل زندگی و ۲۲ تن (۱.۵٪) به اثر عدم رعایت تدابیر ایمنی در محل کار، ۶۰ تن (۴.۰٪) به اثر عدم تطبیق واکسن، ۳۲ تن (۲.۱٪) به اثر عدم مراقبت زنان در دوران بارداری، دچار معلولیت گردیدهاند. علت معلولیت ۶۴۴ تن (۴۲.۸٪) باقیمانده مشخص نگردیده است.
احترام به کرامت انسانی، امنیت و آزادی شخصی
اشخاص دارای معلولیت، جزء اقشار آسیبپذیر جامعه بوده و نیازمند حمایت خاص از سوی خانوادهها، اجتماع و بهخصوص دولت و نهادهای مسئول میباشند.
یافتههای این تحقیق نشان داده است که، ۳۸.۱٪ افراد شامل تحقیق، یعنی ۵۷۳ تن، تأیید نمودهاند که به دلیل داشتن معلولیت، در خانه و اجتماع با خشونت روبرو بوده و مورد توهین، تحقیر و آزار و اذیت قرار گرفتهاند.
از میان کسانی که مورد خشونت قرار گرفته و با توهین، تحقیر و آزار و اذیت روبرو بودهاند، ۱۴ تن (۲.۴٪) قربانی خشونت فیزیکی در محیط خانه و اجتماع، ۳۹۱ تن (۶۸.۲٪) محروم از حمایت توسط اعضای خانواده، مردم و دولت، ۱۲۷ تن (۲۲.۲٪) مورد تحقیر و توهین قرار گرفته، نیز از ورود ۱۸ تن (۳.۱٪) به محلات عام و مجامع عمومی ممانعت به عمل آمده است و ۲۳ تن (۴٪) دیگر نیز از رفت و آمد و معاشرت با دوستان و اقارب، منع شده بودند.
مشارکت در انتخابات
بر اساس معلومات این تحقیق، ۱۳۲۸ تن (۸۸.۳٪) از مصاحبهشوندگان، کسانی بودهاند که به لحاظ سنی، واجد شرایط رأیدهی و شرکت در انتخابات بودهاند که از این میان، ۱۰۸۸ تن ۸۱.۹٪ در انتخابات شرکت نموده و رأی دادند؛ اما ۲۴۰ تن دیگر (۱۸.۱٪) از حق رأی خود استفاده نکردهاند.
از میان همین تعداد مصاحبه شونده که واجد شرایط شرکت در انتخابات بودهاند، ۷۳ تن (۵.۵٪) آنان در آخرین انتخابات ولسی جرگه و شوراهای ولایتی، جهت احراز نمایندگی این شوراها خود را نامزد نموده بودند.
افرادی که در انتخابات شرکت نداشتند، عدم شرکت خویش در انتخابات را متأثر از دلایل زیر میدانند:
۳۳ تن (۱۳.۸٪) به دلیل مخالفت اعضای خانواده.
۵۳ تن (۲۲.۱٪)، نداشتن استقلال در استعمال رأی.
۱۳۲ تن (۵۵٪) نداشتن تذکره تابعیت.
۱۰ تن (۴.۲٪) به خاطر نبود امکانات تسهیلکنندۀ شرکت در انتخابات، مانند: ترانسپورت، رمپ در محل رأیدهی و غیره.
۱۲ تن (۵٪) باقیمانده، سایر دلایل، از جمله: تهدیدات امنیتی در روز انتخابات، دوری راه تا مرکز رأیدهی و عدم علاقهمندی شخصی.
داشتن تذکره تابعیت
بر بنیاد معلومات این پژوهش، از میان ۱۵۰۴ فرد پرسششونده، ۱۴۳۷ تن (۹۵.۵٪) تأیید نمودهاند که تذکره تابعیت دارند؛ اما ۶۷ تن (۴.۵٪) دیگر شان گفتهاند که به دلیل بیتوجهی و دستکم گرفتن آنان توسط اعضای خانواده، تا کنون نتوانستهاند تذکره تابعیت دریافت کنند.
میزان دسترسی به حق آموزش
از میان ۱۵۰۴ تنی که در این تحقیق پرسشنامه تکمیل نمودهاند، ۴۲۵ تن (۲۸.۳٪) آنان در نهادهای آموزشی درس میخواندند. این رقم در سال گذشته به ۱۲۵ تن از میان ۹۷۹ تن که پرسشنامه تکمیل نموده بودند، میرسید که ۱۲.۸٪ را نشان میداد. بنا بر این، در سال ۱۳۹۹ میزان دسترسی اشخاص دارای معلولیت به حق آموزش، ۱۵.۵٪ افزایش داشته است.
در سال ۱۳۹۹ از میان ۴۲۵ تن ۲۱۳ تن (۵۰.۱٪) در مکاتب دولتی، ۷ تن (۱.۶٪) در مکاتب خصوصی، ۷۳ تن ۱۷.۲٪ در مکاتب خاص ناشنوایان و نابینایان، ۱۳ تن (۳.۱٪) در مدرسههای دینی، ۳۲ تن (۷.۵٪) در آموزشگاههای حرفه و ۷۸ تن (۱۸.۴٪) در دانشگاهها درس میخواندند. ۹ تن (۲.۱٪۹) باقیمانده با وجود تأیید مصروفیت خویش به تحصیل، مقطع آموزشی یا نوعیت مرکز آموزشی خود را مشخص ننمودهاند.
دلایل عدم دسترسی به آموزش
یافتهها نشان داده که ۱۰۷۹ تن (۷۱.۷٪) از پرسش شوندگان، تأیید نمودهاند که به آموزش دسترسی ندارند. آنها دلایل مختلفی را برای عدم دسترسی به آموزش بیان نمودهاند:
۶۰ تن (۵.۶٪) دوری راه.
۸ تن (۰.۷٪) عدم پذیرش از سوی مکتب به دلیل معلولیت.
۱۶۰ تن (۱۴.۸٪) عدم موجودیت تسهیلات مورد نیاز افراد دارای معلولیت.
۸۷ تن (۸.۱٪) مشکلات اقتصادی.
۷۸ تن (۷.۲٪) ممانعت خانواده.
۳۵ تن (۳.۲٪) نبود تسهیلات حمل و نقل مورد ضرورت افراد دارای معلولیت.
و نیز ۶۵۱ تن (۶۰.۳٪) دلایل دیگری مانند: عدم علاقهمندی به درس و بالا بودن سن.
میزان دسترسی بهحق صحت
بر اساس یافتههای این پژوهش، در سال ۱۳۹۹ از میان ۱۵۰۴ فرد پرسششونده، ۱۲۲۴ تن (۸۱.۴٪) تأیید نمودهاند که به خدمات صحی دسترسی داشتهاند؛ اما ۲۷۲ تن دیگر (۱۸.۱٪) گفتهاند که به خدمات صحی دسترسی نداشته و در این زمینه با مشکلاتی روبرو میباشند. ۸ تن (۰.۵٪) باقیمانده به این پرسش پاسخ ندادهاند.
میزان رضایت از خدمات صحی
کسانی که به خدمات صحی دسترسی داشتند، در پیوند به رضایت و عدم رضایت خود از خدمات صحی، نظرات متفاوتی داشتهاند.
۱۷۶ تن (۱۴.۴٪) از رضایت کامل، ۶۶۷ تن (۵۴.۵٪) از رضایت نسبی، ۱۵۲ تن (۱۲.۴٪) از نداشتن نظر خاص در این زمینه، ۱۷۱ تن (۱۴.٪) از عدم رضایت نسبی و ۵۲ تن (۴.۲٪) از عدم رضایت کامل خویش نسبت به نحوه ارائه خدمات صحی از سوی مراکز صحی، سخن گفتهاند. ۶ تن (۰.۵٪) باقیمانده به این پرسش پاسخ ندادهاند.
دلایل عدم رضایت از خدمات صحی
۱۱ تن (۴.۹٪) برخورد تبعیضآمیز کارمندان مراکز صحی با اشخاص دارای معلولیت، ۱۲۱ تن (۵۴.۳٪) از دوری راه خانه تا مرکز صحی، ۴۳ تن (۱۹.۳٪) از عدم موجودیت تجهیزات، امکانات و سهولتهای مورد نیاز اشخاص دارای معلولیت و ۴۴ تن (۱۹.۷٪) از هزینههای بالای درمانی در مراکز صحی شکایت داشتهاند. ۴ تن (۱.۸٪) باقیمانده برای عدم رضایت خویش از خدمات در مراکز صحی، دلیل خاصی ارائه نکردهاند.
میزان دسترسی بهحق کار
بر اساس یافتههای این پژوهش، از میان ۱۵۰۴ فرد پرسششونده، ۱۷۶ تن (۱۱.۷٪) آنان زیر سن ۱۸ بوده و ممکن نیازمند جدی کار نبوده باشد؛ اما سایر پرسش شوندگان که به ۱۳۲۸ تن (۸۸.۳٪) میرسند، در سن و سال شمولیت در بازار کار بودهاند؛ اما از این میان ۴۲۷ تن (۳۲.۲٪) صاحب کسب یا وظیفه بوده و ۹۰۱ تن (۶۷.۸٪) از این حق، محروم بودهاند.
در سال ۱۳۹۸ رقم اشخاص دارای معلولیت که شغل داشتند ۲۰۹ تن از میان ۹۷۹ تن پرسششونده بوده است؛ که عملاً ۲۱.۳٪ را نشان میداد. بنابراین در سال ۱۳۹۹ رقم شاغلان اشخاص دارای معلولیت نسبت به سال قبل ۱.۹٪ افزایشیافته است.
بر بنیاد همین معلومات، از میان ۴۲۷ نفری که صاحب کسب و یا وظیفه بودهاند، ۳۰۸ تن (۷۲.۱٪) دارای شغل آزاد، ۵۸ تن (۱۳.۶٪) کارمند ادارات دولتی، ۳۹ تن (۹.۱٪) کارمند مؤسسات غیردولتی بودهاند. ۲۲ تن (۵.۲٪) دیگر از شاغلان، در مورد نوع شغل خویش پاسخ ندادهاند.
دلایل عدم دسترسی بهحق کار
۱۹۶ تن (۲۱.۸٪) از موجودیت تبعیض علیه اشخاص دارای معلولیت در روند استخدام، ۱۱۸ تن (۱۳.۱٪) از عدم رعایت قانون، ۲۸ تن (۳.۱٪) از عدم موافقت فامیل و اعضای خانواده با کار آنان، ۲۰۱ تن (۲۲.۳٪) از ضعف جسمی خویش، ۸۰ تن (۸.۹٪) از نداشتن سواد کافی و مورد نیاز اشتغال، به عنوان دلایل محرومیت خویش از حق کار و اشتغال یاد نمودهاند. ۲۷۸ تن (۳۰.۹٪) باقیمانده که بیکار بودند، دلیل خاصی را برای بیکاری خویش ارائه نکرده و به این پرسش پاسخ ندادهاند.
بهرهمندی از معاش معلولیت
بر بنیاد این معلومات، از میان ۱۵۰۴ فرد پرسششونده، ۸۲۴ تن (۵۴.۸٪) آنان از امتیازات مالی پیشبینی شده در ماده هشتم قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت استفاده میکنند؛ ولی ۶۷۷ تن (۴۵٪) دیگر گفتهاند که از این امتیاز محروم میباشند. ۳ تن (۰.۲٪) باقیمانده به این پرسش پاسخی خاصی ندادهاند.
علل محرومیت از معاش معلولیت
بر اساس یافتههای این تحقیق، ۴۹۷ تن (۷۳.۴٪) به این دلیل که از افراد دارای معلولیت متأثر از جنگ نیستند، ۲۵ تن (۳.۷٪) به دلیل بروکراسی موجود در روند ثبت معلولیت در ادارات، ۵۲ تن (۷.۷٪) به دلیل موجودیت تبعیض و فساد درروند ثبت معلولیت و ۵۲ تن (۷.۷٪) دیگر به دلیل بیخبری از روند، معاش معلولیت دریافت نمیکنند. ۵۱ تن (۷.۵٪) باقیمانده به این پرسش پاسخ ندادهاند
دریافت قرضههای کوچک بانکی
این معلومات نشان میدهد که از میان ۱۵۰۴ فرد شامل پژوهش، ۳۳۴ تن (۲۲.۲٪) آنان تأیید نمودهاند که از برنامههای قرضۀ کوچک استفاده کردهاند؛ اما ۵۵۷ تن (۳۷٪) به دلیل شرایط دشوار دریافت قرضه و ۲۹۸ تن (۱۹.۸٪) به دلیل عدم موجودیت نهادهای قرضه دهنده در محل مسکونیشان نتوانستهاند از قرضههای کوچک استفاده کنند. درنهایت ۳۱۵ تن (۲۰.۹٪) باقیمانده، پاسخ روشنی در این زمینه ارائه نکردهاند.
اجراآت کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان با کارشیوههای نظارت، بررسی، پیگیری، دادخواهی، ارائه مشورتهای حقوقی و آگاهی دهی، از حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت حمایت میکند.
الف: نظارت بر وضعیت حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت
در سال جاری، کمیسیون حین نظارتهای خود بر وضعیت حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت در مرکز و ولایات کشور، با ۱۵۰۴ تن از این اشخاص از طریق پر کردن پرسشنامه مصاحبه نماید. همچنین ۱۵۶ تن دیگر از اشخاص دارای معلولیت به دفاتر ساحوی و ولایتی کمیسیون مراجعه نموده و شکایت ثبت نمودند که از وضعیت حقوق بشری این افراد نیز نظارت گردیده است.
ب: ثبت و پیگیری قضایای نقض حقوق بشر
در سال مالی ۱۳۹۹ خورشیدی، ۱۵۶ قضیه در کمیسیون به ثبت رسیده است که در ۲۴ قضیه آن، حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت نقض گردیده بود. از میان ۲۴ قضیه در ۱۸ قضیه افراد از حق اخذ معاش معلولیت محروم شده بودند، در ۵ قضیه حق کار آنان نقض گردیده و در یک قضیه حق آموزش فرد نقض شده بود.
کمیسیون موارد نقض را پیگیری نموده به نهادهای عدلی و قضایی برای تأمین عدالت ارجاع داده و دادخواهی نموده است.
ج: دادخواهی برای تأمین عدالت
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در جریان سال مالی ۱۳۹۹ بیشتر از ۵۰ جلسه دادخواهی با اعضای کمیته دادخواهی حقوق اشخاص دارای معلولیت، ادارات دولتی و غیردولتی، به شمول نهادهای تحصیلات عالی خصوصی، در سراسر کشور دایر نموده است. در نتیجه این جلسات، کمیسیون ضمن شریک ساختن دیدگاه ها و مشکلات مطرح شده از جانب نمایندگان نهادهای عرصه معلولیت و نیز اشخاص دارای معلولیت، تعهدات گوناگونی از ارگانهای مختلف دولتی و غیر دولتی، جهت بهبود وضعیت این اقشار گرفته است.
د: آگاهیدهی از حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت و ارائه مشورتهای حقوقی
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در جریان سال مالی ۱۳۹۹، اقدامات مهمی به هدف توسعه آگاهی عامه از وضعیت حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت و ارائه مشورتهای حقوقی انجام داده است؛ مانند: تهیه دستنامه ترمینولوژی کرامتمحور، تجلیل هفته جهانی ناشنوایان برای اولین بار در افغانستان، کارزارهای آگاهیرسانی و تجلیل از روز جهانی عصای سفید و نیز روز جهانی افراد دارای معلولیت در مرکز و ولایات، تهیه 1777 دقیقه برنامه صوتی یا تصویری جهت آگاهیدهی عامه در خصوص حقوق افراد دارای معلولیت، تهیه بسته تصویری قابل دسترس برای افراد دارای معلولیت شنوایی پیرامون حفظ الصحه در دوره کرونا و غیره.
پیشنهادها:
تثبیت جایگاه اشخاص دارای معلولیت در روند صلح ، به عنوان یکی از گروههای عمده قربانیان جنگ و منازعه ، نیز قطع جنگ و برقراری آتشبس به هدف تأمین امنیت شهروندان و جلوگیری از روند رو به افزایش معلولیت در کشور؛
توسعه، تجهیز و انکشاف محیطهای تعلیمی عمومی، در راستای تعلیمات فراگیر، جهت شمولیت تمامی متعلمان دارای معلولیتهای مختلف در روند تعلیم، دسترسپذیر نمودن مواد معلوماتی برای افراد دارای معلولیتهای حسی (بینایی و شنوایی)، و ایجاد ظرفیتهای تحصیل و آموزش افراد یادشده، در نهادهای تحصیلات عالی، با سهولتهای ذکر شده در ماده ۱۹ قانون حقوق و امتیازات افراد دارای معلولیت؛
بازنگری طرزالعمل استخدام اشخاص دارای معلولیت در ادارات خدمات ملکی به هدف ایجاد ضمانتهای قوی اجرایی، جهت تطبیق ماده ۲۲ قانون حقوق و امتیازات افراد دارای معلولیت و فراهم آوری زمینههای استخدام اشخاص دارای معلولیت در ادارات خدمات ملکی؛
توسعۀ برنامههای حمایت اجتماعی اشخاص دارای معلولیت در زمینههای صحی، آموزشی و اقتصادی، بدون تبعیض بر مبنای عوامل معلولیت.
گزارش کامل را از اینجا دانلود کنید: